
ترسم از آدمهاییه که مثل تاکسی باهات برخورد میکنن
آدمهایی که بیهوا وارد زندگیت میشن
با عجله حرف از دوست داشتن میزنن
و واسه پیش رفتن شتاب دارن
لعنتیها انگار میخوان فرار کنن
انگار میخوان فراموش کنن
و وقتی هم که میبینن به اندازهی کافی دور شدن
بی مقدمه میگن
ممنون
پیاده میشم..
🖋روزبه معین